نمونه های توجه زیبایی شناسانه به خط در ایران (بخش دوم: قطعه، مرقعات، قطاعی)
دکتر کاظم خراسانی / عضو هیات علمی دانشگاه
قطعه
معمولترین قالب خوشنویسی غیرمذهبی در جهان اسلام، همواره قالب قطعه بوده است. این واژهی عربی برگرفته از ریشهی قطع به معنای بریدن، منفصل کردن و جدا کردن است. زیرا در قطعه، همیشه بخشی از یک شعر یا نوشتهی بلند در دو یا چهار سطر خوشنویسی میشود. در بعضی موارد هدف از این گونه خوشنویسی، خوانده شدن آن نبوده، بلکه تنها ساختار و شکل هنری آن اهمیت دارد. این نوشته ها می توانند به عنوان سرلوحه یک قطعه و شامل تمامی قطعه های نقاشیخط ها، الواح، قطعههای هنری ایجاد شده (نگارش متنوع آیات، احادیث، اشعار و دیگر عبارات با اقلام تفننی) و حتی طومارها و … شود.
در قطعههای ایرانی همواره از اصولی ثابت پیروی شده است که ترتیبی از چهار و یا گاه شش سطر شعر فارسی به خط نستعلیق است. سطرها در صفحهای عمودی، به صورت مورب نگاشته میشود، به طوری که هر بیت با بیت بعدی در توازن و تعادل قرارگیرد. در میان سطر، بند اتصال برخی حروف، مثل «سین»، «شین»، «ت» و «ب» به طرز مبالغه آمیزی امتداد مییابد. گاه حرف «ی» آخر، با خمی برگشته و در زیر سطر قرار میگیرد. این عمل موجب میشود تا در میانهی هر سطر، خط کشیدهای پدید آید. گاه این خطوط کشیده در یک سطر چند بار دیده می شود. این شکل سطربندی موجب میشود تا در گوشههای سمت راست و پایین سمت چپ، فضاهای مثلثی شکلی به وجود آید. در مثلث زیرین معمولاً رقم خوشنویس جای میگیرد. دو مثلث بالا نیز عباراتی در تعظیم و تکریم خداوند چون هوالمعز، يا هوالرحيم میآید. «این قالب در قرن 10 هـ.ق بسیار متداول بوده است» (خلیلی 1379، 128).
یک قطعه نستعلیق اثر میرعلی هروی، دوره صفویه، ماخذ: (کتابخانه و موزه ملی ملک)
یکی از جالبترین و مهم ترین پدیدههای هنر اسلامی، دفاتر مرقعات است. واژهی مرقع (جمع آن مرقعات) را از ریشهی رقع به معنای وصله زدن گرفتهاند. از این رو مرقعات مجموعه ای از قطعه کارهای جدا و رقعه رقعه است. رقعه همان که در زبان انگلیسی آلبوم و در فارسی مجموعهی کار، دفتر و جنگ خوانده میشود. آن دسته آثاری که در قرن ۱۱ ه.ق در دربار امپراتوران مغول هند گردآوری شده، از مشهورترین مرقعات اسلامی و نمونهی گویای سنت مرقع سازی است (خلیلی 1379، 70).
نمونه از مرقع آثار میر عماد، ماخذ: (موزه خط و کتابت میرعماد، به نقل از سایت www.tnews.ir)
در مرقعات نمونههای متنوعی از نقاشی، چاپ، طراحی و خط در یک صفحه نصب و گاه آثار اروپایی و اسلامی در کنار یکدیگر دیده می شود. بدیعترین آثار هنری را در دفتری گرد میآوردند و سپس هنرمندان چیره دست درباری آن را با تزیینات زیبا و حاشیهبندیهای استادانه میآراستند. این شیوه ارائه و تزیین مرقعات ظاهراً ابتکار هنرمندان دربار مغولان بود. دقیقاً نمیتوان گفت که انگیزه گردآوری آثار نقاشی و خوشنویسی در یک مجموعه از چه زمانی آغاز شده است، اما قدیمیترین مجموعه مرفعات که میشناسیم، تاریخ قرن 9 هـ. ق را دارد. قدیمیترین مرقعات شناخته شده، «مرقعات فاتح» نام دارد که در کتابخانه کاخ توپ کاپی در استانبول نگاهداری می شود. بیشتر این آثار در تبریز و در دوران آققویونلوها و قره قویونلوها گردآوری و سپس در دوران حکومت سلطان سلیم اول (926 – 918 هـ.ق) به استانبول منتقل شده است (خلیلی، 1379: 70). در مرقعات مشهوری که برای شاهزادهی صفوی، بهرام میرزا فرزند شاه اسماعیل اول (حدود 930 – 907 هـ.ق) تالیف شده، آثار نقاشی و خط در کنار یکدیگر دیده میشود.
هنر قطاعی یا بریدن و خالی کردن بخشی از وسط کاغذ، در جهان اسلام پیشینهای بس طولانی دارد. «این هنر از ملیلهدوزی بر چرم و کاغذ برای تزیین پوشه داخلی کتب دستنویس تیموریان ایران، در قرن ۹ ه. ق نشأت گرفت» (خلیلی 1379، 194). پس از آن خوشنویسان این فن را به کار بستند به طوری که استادان کارآزمودهی این هنر، که به قطيع معروف بودند، سخت مورد ستایش و تحسین قرار گرفتند و همان ارزش و اعتباری را که استادان خوشنویس تا پیش از آن زمان داشتند، به دست آوردند. در تصویر بعدی اثری به خط کوفی، با مرکب سیاه بر کاغذ شیری، نوشته قطایی شده و حروف بر صفحه دیگری نصب شده است، هر دو کاغذ صیقلی است (خلیلی 1379، 176).
نمونه قطاعی از طریق برش زمینه به شکل تور، مأخذ: (خلیلی 1379، 177)
قطاعی به دو روش انجام میشود. در روش نخست، حروف نوشته شده، پیش از آن که بر صفحهای رنگین چسبانده شود، با ابزاری برنده، مثلاً قیچی یا چاقو، بریده و از کاغذ جدا میشود. این روش باید با نهایت دقت صورت گیرد تا بند اتصال حروف که به باریکی یک تار مو است، پاره نشود. در روش دیگر، که اندکی سادهتر است، بخشی نوشته شده، بریده و از کاغذ جدا میشود، آن گاه خود کاغذ، که بخش نوشتهاش خالی شده، بر صفحهای رنگین نصب میشود. در این حالت رنگ کاغذ زیرین، شکل حروف را میسازد، در هر دو روش، قطیع تا حد امکان تلاش می کند که برش هایش طبیعی و شبیه به خوشنویسی باشد.
نمونه از قطاعی خط، ماخذ: (ذکاء 1379)
در برخی از آثار قطاعی شده، حروف به وسیله باریکههای نخ مانندی به یکدیگر متصل است. برخی دیگر داخل یک چهارگوش قرار گرفته، در حالی که پس زمینه نوشته گاه شکلی مشبک و تور مانند یا انبوهی از نقوش پیچیده گل و بوته است. در این حالت نقش زمینه و نوشته هر دو قطاعی شده و یکدیگر را حفظ میکنند، به گونهای که نیازی به بندهای باریک برای اتصال حروف نیست. در تمام آثار قطاعی، بعد فضایی دیگری به اثر افزوده شده و از این رو در تصویر عمق ایجاد می شود. این هنر از آن جهت مورد توجه این پژوهش بوده است که نشان می دهد چگونه هنر خوشنویسی می توانسته به عنوان بستر مناسبی برای هنرهای دیگری از جمله قطاعی قرار گیرد. قطاعی در اکثر مواقع برای مضمون های خوشنویسی به کار رفته است. به عبارت دیگر خط عنصر تجسمی مهمی در دست هنرمندان بوده که می توانستند با آن بدون دغدغه بی هدف شدن اثر هنری و صنایع دستیشان، به آزمون شیوه های نو بپردازند. یکی دیگر از انواع قطاعی طلاکاری برگ است. «هنر خوشنویسی با طلا برروی برگ های خشک، در خلال قرن ۱۳ ه.ق در عثمانی متداول بوده است. این فن یکی از آخرین حلقههای اتصال با فنون سنتی قرون وسطی است. فنی که در آن اجرای شایسته و ماهرانهی یک کار هنری در نهايت اهمیت است» (خلیلی 1379، 194).
قطاعی حروف از نوع طلاکاری برگ، دوره عثمانی، ماخذ: (خلیلی 1379)
آماده ساختن اين گونه برگ ها، نیازمند شکیبایی و دقت بسیار بوده و مراحل گونهگونی را در بر میگرفته است. برگ مورد نظر در میان دو سطح هموار گذارده میشد. در صورت استفاده از شیشه، باید کاغذ جوهر خشککن یا هر نوع چیزی که خاصیت جذبکنندگی داشت، بین شیشه و برگ قرار میگرفت. سپس برگ را برای زمان کوتاهی رها میکردند تا خشک شود. البته دور از اشعه مستقیم خورشید تا برگ زیاد خشک و ترد نشده و انعطافپذیری خود را از دست ندهد. برای رسیدن به این منظور برگ را در زیر یک شبکه فلزی یا تور مانند قرار میدادند. سرانجام، به وسیله ابزاری نوک تیز، بافت برگ با ظرافت و قطعه قطعه، جدا میشد، تا آن که اسکلت برگ کاملاً نمایان شود. این اعمال بی نهایت وقت گیر بوده است. گاه برگ را برای مدت زمانی طولانیتر رها می کردند تا بافت آن خود به خود بریزد و از بین برود.
طرح و ترتیب این گونه آثار به نوعی است که همواره دُم برگ در پایین قرار میگیرد. از این رو اسکلت یا رگ برگ ها رو به سمت بالا داشته و یا از میان حروف، از راست به چپ منتشر میشود. این آثار معمولاً بر پشت برگهها و با به کارگیری گرده برداری اجرا میشده است. برخی از این آثار حتی با قلم نوشته شده، که کار بینهایت دشواری است. اما بیشتر باسمهی مورد نظر را روی برگ قرار داده، مرکب یا طلا را بر آن میریختند (همان).
منابع:
- خلیلی، ناصر. 1379. تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، تهران: کارنگ
- ذکاء، یحیی . 1379. هنر کاغذ بری در ایران، تهران: نشر و پژوهش فروزان روز